اگر به شریک زندگی خود اعتماد نداریم چه کار کنیم؟
بیاعتمادی میتواند مانند آتشی که به دل جنگل میافتد، یک رابطه را نابود کند. اعتماد دو طرف را باید ستونهایی بدانیم که رابطه را نگه میدارند و زمانی که این پایهها به لرزش میافتند، قطع ارتباط رخ میدهد. در این مطلب خواهیم گفت که اگر به شریک زندگی خود اعتماد ندارید، چه کار کنید. پس تا انتها با ما بمانید.
آسیبپذیر بودن را تمرین کنید، حرفهایتان را بزنید و احساسات را قبول کنید
اگر میخواهید شریک زندگی شما مجدد به شما اطمینان قلب دهد، آن را از او بخواهید. اگر احساس ناامنی میکنید، اجازه دهید باخبر شود. به او اجازه دهید شما را بشناسد، بداند چه احساسی دارید و میخواهید چه احساسی داشته باشد. امیدها، ترسها و رویاهای خود را در میان بگذارید.
فرض کنید پارتنر شما نیت بدی ندارد
اگر شریک زندگیتان شما را ناامید کند، ممکن است عمدی نباشد. هر فردی ممکن است اشتباه کند. فورا فرض نکنید او قصد دارد به شما آسیب بزند، اشکالی ندارد که قصد او از انجام اشتباهش را سوال کنید و بپذیرید که موضوع ممکن است یک اشتباه ساده باشد.
صادق باشید و مسائل مهم رابطهتان را مطرح کنید
هر روز با یکدیگر در مورد مسائل صحبت کنید و ببینید رابطهتان کجا قرار دارد. اگر رابطهتان مشکلاتی دارد، اجازه ندهید روی هم جمع شوند و آنها را مطرح کنید. هوشمند باشید و جملاتی که بهکار میبرید با ضمیر «من» باشد (من احساس میکنم، من متوجه شدم، من فکر میکنم).
بدانید آسیبهای گذشته ممکن است باعث بیاعتمادی در زمان حال شود
از خودتان بپرسید اعتماد نداشتن به شریک زندگیتان، به خاطر رفتارها و اعمال او، احساس ناامنیهای خودتان یا هر دو است؟ حواستان به مشکلات حل نشدهای که از روابط قبلی دارید، باشد. چون ممکن است باعث بیاعتمادی به پارتنر فعلی شما شده باشند.
حرفهای پارتنر خود و داستان او را بشنوید
از شریک زندگی خود بخواهید در مورد موضوع رخ داده صحبت کند. از او میتوانید بپرسید: چه نظری در مورد این موضوع داری؟ دیدگاهت در مورد آن چیست؟ چه احساسی در مورد آن داشتی؟ چطور آن را تجربه کردی؟
به حس خود اعتماد کنید
به حس و درک خود اطمینان داشته باشید و آن را با توجه به تجربههای گذشتهتان بسنجید و به علائم هشداردهنده دقت کنید. اگر احساستان چیزی به شما میگوید، بیخیال آن نشوید و در موردش صحبت کنید و سوال بپرسید. اگر به آن توجهی نکنید، مانند یک شاخ به دل رابطه شما فرو میرود.
پس از بحث، آرام شدن و رفع مشکل را تمرین کنید
اگر احساس درماندگی میکنید، اجازه دهید کمی زمان از واقعهای که رخ داده است، بگذرد. انجام آن به هر دو شما زمانی برای آرام شدن میدهد و میتوانید افکار خود را جمع کنید تا گفتگو و بحثتان را هدفمندتر و بهتر پیش ببرید.
بدانید که خودتان از همان ابتدا نیازهایتان را درست بیان نکردید
همه ما زمانی که شریک زندگیمان نیازها و خواستههایمان را برآورده نمیکند، بسیار عصبی و خشمگین میشویم. اما یک لحظه صبر کنید و از خود بپرسید: «آیا نیازهایم را کاملا شفافانه گفته بودم؟ آیا گفته بودم چطور میتواند آنها را برآورده کند؟» پارتنر ما ذهنخوانی بلد نیست و اکثر اوقات ما باید به آنها یاد دهیم چطور خواستهها و نیازهایمان را برآورده کند.
چطور پس از بین رفتن اعتماد، مجدد آن را بسازید
ریتم طبیعی روابط از هماهنگی به ناهماهنگی به ترمیم به بازگشتن است. اما افراد زیادی در مرحله ناهماهنگی و از بین خوردن نظم گیر میکنند، تا حدی که امکان رفتن به مرحله بعدی یعنی ترمیم و رفع مشکل سخت میشود. هدف این است که با یکدیگر به جلو حرکت کنید، نه اینکه به عقب برگردید.
اگر اعتماد از بین برود، برای ساختن مجدد آن میتوانید از نکات زیر کمک بگیرید:
- زمانی را به گفتگو و صحبت در مورد احساسات و تجربههایی که به علت بیاعتمادی داشتید اختصاص دهید، بدون انتقاد یا سرزنش.
- بدون قضاوت به حرفهای شریک زندگی گوش دهید و هر کدام دیدگاهتان را بگویید و احساساتی را که موضوع مورد نظر در دل شما بیدار کرده است، مطرح کنید.
- هر دو شما نقش و سهم خود در موضوع رخ داده را بررسی کنید و مسئولیت قبول کنید.
- هر دو از ته دل عذرخواهی کنید و آن را بپذیرید.
- با یکدیگر صحبت کنید که چطور در آینده میتوانید جلوی اتفاق مشابهی را بگیرید.